ورود من به سرزمین وبلاگها

دقیقا من یکسال پیش وب ساختم ولی این نبود اما ساخت اون باعث شد تا من یکماه بعد این وب رو هم بسازم اونو واسه یکی از بچه ها ساختم که تو یه شهر خیلی دور درس میخوند و میخواستم از طریق اون وب خبرهای شهر و پیرامون اون رو بهش برسونم در تب و تاب اون وب بودم که با وب زندگانی من (شیما) آشنا شدم و اون هم یکی دو ماهی بود وب ساخته بود و اندازه الان دورو برش این همه دوست نبود و بیشتر یاد ماها میکرد تقریبا هر روز سر میزد و نظر میذاشت منم بخاطر اینکه شیما دختر بود و مخاطب اصلی وبم که بخاطر اون درستش کرده بودم پسر بود یه وب دیگه ساختم و به شیما گفتم به اون وب بره و اونجا نظر بذاره و این گونه بود که این وب با نام اولی ایستگاه من یعنی جایی برای صحبت کردن با من متولد شد که بعدا به دلایلی به پسر تنهای شب تغییر یافت که بعداز یه مدت هم بازم به دلایلی به قول شیما خانم به کمای وبلاگی رفت و من میخواستم حذفش کنم ولی دیدم همه پستهاش با نظراتش خاطرست و دلم نیومد و از همین جا بود که کم کم از طریق ایستگاه من با دیگران هم دوست شدم و همشون دوستای خیلی خوبی بودن شاید من قدرشون رو ندونستم شایدم اونا

خدا کنه که از من خاطره بدی نداشته باشن ولی به هر حال دوران خوبی بود

الان شیما خانم اعلام کرده که اگه یه موقع منو ندیدین رفتم به کما و از این حرفا

حالا شیما خانم اون دوران بهتر بود یا این دوران؟چقدر وبت رو شلوغ کردی وقت نمیکنی به هیشکی سر بزنی

+++ من از دست کسی ناراحت نیستم شما هم اگه ناراحتین کدورتها رو بذارین کنار گذشتها گذشته.

+++ ما که مال همدیگرو نخوردیم خون همدیگرو نریختیم آبروی همدیگرو نبریم شاید همش یه سوءتفاهم لعنتی بوده.

+++ اگه احیانا من کسی رو ناراحت کردم همینجا رسما ازش معذرت خواهی میکنم ببخشید بذارید به حساب روزگار نامرد که ذهن آدم رو آروم نمیذاره بذارید به حساب سوءتفاهم، دنیا رو چه دیدی شاید یه زمانی ما هم رفتیم تو کمای واقعی نه وبلاگی

+++ فقط من خودم بطور یکطرفه با تارا قهر کرده بودم اونم به این دلیل که من یه سوال ازش کرده بودم و اون به تمسخر یا شایدم به شوخی یه جواب تو دنبال نوشت پستش برام نوشت که واقعا ناراحتم کرد بعدم خودش اومد و گفت قصد بدی نداشته و معذرت خواهی کرد منم دارم میرم بهش بگم خواهش میکنم و اشکالی نداره هرچه بود گذشت...

+++ با شما هم هستم

آرامش و آسایش

 

از بیم و امید عشق رنجورم

                آرامش جاودانه می خواهم

بر حسرت دل اگر نیفزایم

                آسایش بیکرانه می خواهم

 

                                                           فرخزاد

+ بگم غلط کردم خوبه

ادامه نوشته

                      قهوه تلخ

دانلود موسیقی متن قهوه تلخ با صدای مهران مدیری

کلیک راست سپس Save Target As

دانلود

گذشته ها

تا حالا به گذشته ها تون فکر کردین

تا حالا فکر کردین برگشتن به گذشته و مرور اونا چه تاثیری در شما داره؟

یه قسمت از گذشته های زندگیتون مربوط میشه به همین وبلاگی که دارین ادارش میکنین و یا وبلاگه دوستاتون

من داشتم پست ها و نظرات گذاشته شده توسط دوستان رو که مربوط به سال قبل تا الان بود رو مرور میکردم

واقعا جالب بود بعضی جاهاشو شک داشتم که خودم این پستها رو گذشتم ، یعنی آدم بعداز گذشت زمان اینقدر تغییر میکنه؟

مخصوصا جاهایی که نظر گذاشته بودن رو میخوندم هم میخندیدم هم ناراحت

آیا منم تونستم با نظر دادنم کسایی رو شاد کنم و یا شایدم از دستم ناراحت شده باشن؟

تنها دلیلی که من این وب رو دلیت(حذف) نکردم فقط و فقط بخاطر این بود که همش پر از خاطره بود

باید بیشتر پستهای قبلی رو مرور کنم شاید لازم باشه از کسایی معذرت خواهی کنم

هیچ دوس ندارم کسی از دستم ناراحت باشه